- نویسنده : حجت الاسلام محمد فرضی پور
- ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
- کد خبر 29945
- 476 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

اختصاصی ارجانیوز
نویسنده: حجت الاسلام محمد فرضی پور
یکی از مهمترین سوالات بشر راجع به هستی، سوال از مرگ و چگونگی آن و زندگی بعد از مرگ است؛ اینکه آیا مرگ آدمی در دنیا به معنای نابودی و از بین رفتن اوست، یا نه سرای دیگری وجود دارد و او با مرگ، از دنیا به آن سرا منتقل شده و زندگی او همچنان ادامه دارد؟
این سوال از اساسیترین سوالات بشر است که پاسخ به آن تاثیر بسیار چشمگیر و بسزایی در رفتار فردی و اجتماعی او دارد.
اگر کسی معتقد باشد هر عمل او بازتاب خاص خود را دارد و ممکن است با استناد به آن، عذاب شود یا پاداش گیرد، مطمئنا در رفتار خود تجدید نظر کرده و هر عملی را مرتکب نمیشود؛ اما اگر شخصی توهم کند که رفتار او هیچ اثری ندارد و با مرگ نیست شده و از بین میرود، قطعاً در رفتارهای خود، هیچ ممنوعیتی نمیبیند و هر عملی که فکر کند به سود اوست را انجام میدهد، و لو اینکه منجر به ظلم و فساد و تباهی شود.
عقل بشری بدون استفاده از وحی، به چند دلیل حکم میکند که باید معاد و زندگی پس از مرگ وجود داشته باشد؛ که در اینجا به صورت خلاصه به دلیل اول میپردازیم:
برهان «حکمت و غایت»:
یکی از این مهمترین دلایل عقلی اثبات کننده معاد، برهان «حکت الهی» و هدفمند بودن کارهای خداوند متعال است. اینکه خداوند متعال حکیم است و کارهای او بیهوده و لغو نیست، قطعی است و شکی در آن وجود ندارد؛ زیرا «حکمت» از اوصاف کمالی است و خداوند متعال جامع جمیع کمالات بوده و هیچ کمال را نمیتوان یافت که در خداوند نباشد، چرا که اگر کمال را نداشته باشد، او محدود بوده و محدودیت موجب نقصان خواهد بود و به عبارت دیگر؛ نقص داشتن با واجب الوجود بودن سازگاری ندارد.
پس در یک رابطه طولی میتوان گفت: خداوند متعال چون «واجب الوجود» است، هیچ نقصی ندارد و چون هیچ نقصی ندارد، باید دارای همه صفات کمالیه باشد، یکی از صفات کمالیه، صفت «حکمت» است، پس خداوند متعال باید دارای حکمت باشد، لذا افعال او حکیمانه و دارای هدف است.
حال با این توضیح میتوان گفت: اگر دنیا همین جا ختم شود و سرای دیگری در کار نباشد، کار خداوند متعال قطعاً لغو و بیهوده خواهد بود و این بیهوده بودن، با حکمت الهی سازگاری ندارد؛ اگر دنیا همین جا تمام شود و ادامه نداشته باشد، آدمی از خود سوال میپرسد که به راستی خداوند حکیم انسان را به چه خاطر آفرید که بعد از ۴۰ یا ۵۰ سال زحمت و تلاش، نیست شود و از بین برود، آیا واقعاً خداوند متعال مانند یک بچهای چند ساله است که کاملاً بیهوده و تنها برای سرگرمی تا غروب بازی میکند و با گل خانهای گلی میسازد و بعد از خستگی آنرا نابود میکند؟ پس اگر آخرت و معادی وجود نداشته باشد، فعل الهی لغو بوده و هرگز حکیمانه نیست.
در نتیجه: عقل حکم میکند خدای متعال چون حکیم است، باید از افعال خود هدف داشته باشد و کار لغو انجام ندهد و برای اینکه فعل الهی از لغویت در بیاید لازم است، معاد و جهان آخرتی وجود داشته باشد؛ این برهان، برهان «حکمت» نامیده میشود و از جایگاه محکمی برخوردار است.
قرآن کریم در آیات متعددی به این امر اشاره کرده است که ما در اینجا به چند آیه اشاره میکنیم:
۱) «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِینَ، ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (دخان- ۳۹): ما آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو است را بدون هدف نیافریدیم. ما آنها را به حق آفریدیم، ولى اکثر آنها نمیدانند».
۲) «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ (مومنون- ۱۱۵): آیا گمان کردهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و به سوى ما بازگشت نخواهید کرد؟!».
۳) «وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلاً ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ (ص – ۲۷): ما آسمان و زمین و آنچه که در میان آنها است را بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است، پس واى بر کافران به خاطر آتش (دوزخ)».
همچنین احادیث معصومین (علیهم السلام) نیز به صورت گسترده به این پرداختهاند که ما در اینجا به دو مورد آنها اشاره میکنیم:
۱) امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: «لَمْ یَخْلُقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا وَ لَمْ یَبْعَثِ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ عَبَثاً ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّار».[۱] که شبیه همین آیه از قرآن است که در بالا اشاره کردیم. حضرت در حدیث دیگری فرمودند: «وَ لَمْ یُرْسِلِ الرُّسُلَ هَزْلًا وَ لَمْ یُنْزِلِ الْقُرْآنَ عَبَثا».[۲]
۲) امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی مخلوقات خود را بیهوده و از روی عبث خلق نکرد، بلکه آنان را خلق کرد به خاطر اظهار قدرت خویش؛ و اینکه آنان را به طاعت خود مکلف کند و از این طریق به رضایت او برسند؛ هرگز انسان را به خاطر منفعت خود نیافرید، همچنین نیافرید تا به وسیله آنها از خود ضرری را دفع کند، بلکه خلق کرد تا به آنان سود و منفعتی برساند و آنان را در بهشت جاویدان ساکن کند».[۳]
در این روایت نورانی علاوه بر بیان این نکته که خداوند متعال عبث و بیهوده خلق نمیکند، به هدف و غرض الهی از خلقت انسان نیز اشاره شده است.
————————————-
پینوشت
[۱]. الکافی، ج۱، ص ۱۵۵٫
[۲]. بحار الانوار، ج۵، ص ۹۵٫
[۳]. همان، ص ۳۱۳٫
http://arjanews.ir/?p=29945