- نویسنده : حجت الاسلام محمد فرضی پور
- 28 آگوست 2017
- کد خبر 63070
- 18953 بازدید
- ۲ نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

در پست قبلی به بیان نظریه سروش و نقد آن پرداخیتم؛ گفته شد که سروش در فرضیه خود، ادعا میکند که الفاظ قرآن کریم از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میباشد و قرآن کریم ساخته و پرداخته خود پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) است و بر اساس مقتضیات آن روز سخن گفته است. ما در پست قبل گفتیم که این سخن مخالف آیات قرآن کریم است و آقای سروش برای اثبات این مدعای خود باید آیات بیشماری از قرآن کریم را توجیه و تفسیر به رای کند، در این نوشتار به ادامه نقد فرضیه او میپردازیم:
الف) آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که بیان کردهاند قرآن کریم به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) القا شده است:
۱٫ «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً [مزمل/۵] ما به زودى سختى سنگین را به تو القا خواهیم کرد.»
۲٫ «وَ إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیم[نمل/۶] و به طور مسلم این قرآن، از سوى حکیم و دانایى بر تو القا میشود.»
۳٫ «وَ ما کُنْتَ تَرْجُوا أَنْ یُلْقى إِلَیْکَ الْکِتابُ إِلاَّ رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ ظَهِیراً لِلْکافِرِین[قصص/۸۶] تو هرگز امید نداشتى که این کتاب آسمانى به تو القا گردد، ولى رحمت پروردگارت چنین ایجاب کرد، اکنون که چنین است هرگز از کافران پشتیبانى مکن.»
این آیات به صراحت بیان میکنند که الفاظ قرآن کریم بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) القا شده و حضرت این آیات و این کتاب را دریافت کرده است، نه اینکه خود او سازنده این کتاب باشد.
ب) در آیات متعددی از قرآن کریم بر اینکه قرآن «کلام الله» است تاکید شده و این مطلب با اینکه کلام رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) باشد سازگاری ندارد:
۱٫ «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّه [توبه/۶] و اگر یکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود.»
۲٫ «أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّه[انفال/۷۵ ] و صاحبان رحمها بعضى از ایشان، اولى باشند به بعضى دیگر در کتاب خدا».
۳٫ «وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّک [کهف/۲۷] و بخوان آنچه وحى فرستاده شد بر تو از کتاب پروردگارت.»
ج) «قل» های قرآن کریم
در حدود ۱۳۳۰ آیه قرآن کریم، با کلمه «قل» شروع میشود؛ مفاد چنین عبارتی این است که فردی، فرد دیگر را مورد خطاب قرار داده و به او میگوید درباره پرسشی که از او شده پاسخ دهد، یا در ابطال عقیدهای که مطرح شده چه سخنی بگوید. بنابراین این آیات، با این مطلب که خود پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) سازنده آن باشد، سازگاری ندارد، چرا که معنا ندارد پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) خودش عبارت پردازی کرده و عبارت را با «قل» شروع کند. حتی در برخی موارد اصلا امکان ندارد گوینده آنها پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) باشد، زیرا گوینده در این نوع خطاب، انسانها را بندگان خود خوانده است و روشن است که گوینده چنین آیاتی جز خداوند متعال نخواهد بود. مانند موارد زیر:
۱٫ «قُلْ یا عِبادِ الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُم [زمر/۱۰] بگو: اى بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا داشته باشید.»
۲٫ «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّه [زمر/۵۳] بگو: اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود ستم کردهاید! از رحمت خدا ناامید نشوید.»
۳٫ «قُلْ لِعِبادِیَ الَّذینَ آمَنُوا یُقیمُوا الصَّلاهَ وَ یُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهم سِرًّا وَ عَلانِیَهً [ابراهیم/۳۱] به بندگان مؤمنم بگو: نماز را بر پا دارند، و از آنچه روزى آنان کردهایم، پنهان و آشکار انفاق کنند.»
د) آیات خطابیه
منظور از آیات خطابیه، آیاتی است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در آنها مورد خطاب قرار گرفته است؛ ظاهر این آیات نشان میدهد که خود پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نمیتواند آوردنده وحی باشد، این بخش از آیات، حجم عظیمی از قرآن کریم را در بر میگیرد. این آیات از دو جهت با فرضیه سروش سازگار نیست، یکی اینکه معنا ندارد پیامبری حکیم این قدر با خود سخن گفته باشد و دیگری اینکه مفاد آیات بیشتر در مورد شئون خداوند متعال است و نمیتوان آنها را به پیامبر نسبت داد، به عنوان نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
۱٫ «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون [بقره/۱۸۶] هنگامى که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو] یقیناً من نزدیکم، دعاى دعاکننده را زمانى که منرا بخواند اجابت میکنم، پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلى برسند].»
۲٫ «وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُون[انبیاء/۳۴] و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى قرار ندادیم، پس آیا اگر تو بمیرى آنان جاویدان خواهند ماند؟»
۳٫ «وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدی وَ الْأَبْصار [۴۵] و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یاد کن که داراى قدرت و بصیرت بودند.»
۴٫ «نَبِّئْ عِبادی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحیم * وَ أَنَّ عَذابی هُوَ الْعَذابُ الْأَلیم [حجر/۴۹-۵۰] به بندگانم خبر بده که یقیناً من بسیار آمرزنده و مهربانم، و اینکه عذابم همان عذاب دردناک است.»
در نتیجه: بدون شک در اینگونه آیات نمیتوان گفت گوینده پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بوده است؛ زیرا این شئون، مختص به خداوند متعال هستند و تاویل آنها، دلیلی معتبر میخواهد که چنین دلیل در دست نیست و آقای سروش برای تایید فرضیه خود باید همه این آیات را توجیه کند.[۱]
____________________________________________
[۱] بر گرفته از کتاب وحی نبوی، علی ربانی گلپایگانی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۹۱ش، ص ۹۷-۱۲۴٫
http://arjanews.ir/?p=63070
عاشق این وبسایت شدم من.عالی هستید شما
خسته نباشید مرسی به خاطر این مطلب زیبا